﴿یا ایها النبی جاهد الکفار والمنافقین واغلظ علیهم و ماواهم جهنم و بئس المصیر﴾ توبه : 73 (ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد و پیکار کن و بر آنان سخت بگیر و با ایشان خشن و سازش ناپذیر باش این مجازات کنونی ایشان است و در آخرت جایگاهشان دوزخ است و چه سر نوشت و چه زشت جایگاهی است.)این پیام خدا است که مسلمانان را به جهاد با کفار و منافقان فرا می خواند.یعنی انسان های دو روی،کسانی که به ظاهر اسلام را قبول دارند و ظاهر سازی می کنند و برای آن سینه چاک می دارند ولی در باطن دشمنان قسم خورده اسلام اند،آناینکه به منظور ضربه زدن به پیکره وحدت و یکپارچگی امت مسلمان،تحت پوشش( تولّی وتبّری ) و اسلام ناب،تخم تفرقه را در میان امت کاشته اند،همان رافضیها و سبائیهایی که یاران با وفای مکتب رسالت را آماج دشنامهای کینه توزانه خویش قرار می دهند و به پروانگان شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وسلم،بد ترین توهینها را روا می دارند و اگر مسلمان با غیرتی در برابر گزافه گوییهای آنان از خود واکنشی نشان دهد،این منافقان به پیروی از اصل تقیه که همواره برای مخفی نگاه داشتن اعتقادات واقعی خویش از آن استفاده می کنند:﴿یا ایها النبی جاهد الکفار والمنافقین واغلظ علیهم و ماواهم جهنم و بئس المصیر﴾ توبه : 73 (ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد و پیکار کن و بر آنان سخت بگیر و با ایشان خشن و سازش ناپذیر باش این مجازات کنونی ایشان است و در آخرت جایگاهشان دوزخ است و چه سر نوشت و چه زشت جایگاهی است.)این پیام خدا است که مسلمانان را به جهاد با کفار و منافقان فرا می خواند. منافقان : یعنی انسان های دو روی،کسانی که به ظاهر اسلام را قبول دارند و ظاهر سازی می کنند و برای آن سینه چاک می دارند ولی در باطن دشمنان قسم خورده اسلام اند،آناینکه به منظور ضربه زدن به پیکره وحدت و یکپارچگی امت مسلمان،تحت پوشش( تولّی وتبّری ) و اسلام ناب،تخم تفرقه را در میان امت کاشته اند،همان رافضیها و سبائیهایی که یاران با وفای مکتب رسالت را آماج دشنامهای کینه توزانه خویش قرار می دهند و به پروانگان شمع وجود پیامبر صلی الله علیه وسلم،بد ترین توهینها را روا می دارند و اگر مسلمان با غیرتی در برابر گزافه گوییهای آنان از خود واکنشی نشان دهد،این منافقان به پیروی از اصل تقیه که همواره برای مخفی نگاه داشتن اعتقادات واقعی خویش از آن استفاده می کنند: ﴿ یحلفون بالله ما قالوا و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد إسلامهم ﴾.. توبه 74 ( به خدا سوگند می خورند که سخنان زشتی نگفته اند،در حالی که قطعاً سخنان کفر آمیز گفته اند،و بعد ازاسلام آوردنشان کافر گشته اند) این یا وه گوئیها در مورد یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم و حتی تهمت زنی به همسر پاک رسول خدا بر خاسته از اعتقادات بی ریشه رافضیهای سبایی مسلکی است که دشمنی با صحابه را بنام تبّرا از ضروریات دین سبایی گری خویش می دانند و معتقدند که (العیاذ بالله) همه یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم از دایره اسلام خارجند. بجز سه نفر و یا حداکثر ده نفر! چنانچه کلینی در کتابش کافی می گوید:*همه مردم بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم مرتد شدند بجز سه نفر مقداد بن اسود،سلمان فارسی و ابوذرغفاری .روضة الکافی : 246/8 به نقل از کتاب اهل بیت از خود دفاع می کنند. تالیف : دکتر حسین موسوی.بزرگترین و خدمتگزارترین اصحاب رسول خدا را طاغوت و جبت می خوانند و حتی به اهل بیت پیامبر همسران پاک آنحضرت صلی الله علیه وسلم که خدا آنان را مادران مومنان خوانده است و﴿ ازواجه أمهاتهم ﴾ ناسزا و لعن میفرستند که این ناسزا گویی بنام دعای صنمی قریش شهرت دارد و در کتب حجتیهای رافضی از قبیل: بحارالانوار،مفتاح کفعمی،عین الحیات ملاباقر مجلسی و غیره درج گردیده و در آن چنین آمده است : *”اللهم العن صنمی قریش و جبتیها و طاغوتیهما و ابنتیهما.“که منظور از دوصنم قریش و دو جبت طاغوت ابوبکر و عمر پدر زنان پیامبر منظور از ابنتیهما عایشه وحصفه همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم هستند،امام را حل امام خمینی هر روز صبح بعد از نماز این دعا را می خواندند!.به نقل از کتاب اهل بیت از خود دفاع می کنند. تالیف : دکتر حسین موسوی ص 148.حقد و کینه رافضیهای مشرک نسبت به یاران پیامبر تا آنجا پیش می رود که تحت پوشش اصل مخالفت با اهل سنت حتی منکر خدا و پیامبر شده اند، چنانچه نعمت الله جزائری می گوید: * ما با آنان (اهل بیت) در هیچ اصلی مشترک نیستیم ! نه در إله نه در پیامبر و نه در امام،زیرا آنها معتقدند پروردگار شان ذاتی است که پیامبرش محمد و خلیفه اش ابوبکر است،در حالی که ما چنین خدایی را قبول نداریم و نه چنین پیامبری را ”لانقول بهذا الرب و لا بذلک النبی“ پروردگار یکه خلیفه پیامبرش ابوبکر باشد خدای ما نیست و آن پیامبر هم پیامبر ما نیست.” إن الرب الذی خلیفة نبیه ابوبکر لیس ربنا و لا ذلک النبی نبینا“ الانوار االنعمانیه: 278/2 به نقل از کتاب اهل بیت از خود دفاع می کنند. تالیف : دکتر حسین موسوی ص 145.و خمینی در کشف الاسرار ص 197 می گوید:من آن خدایی را که افرادی پست همچون عثمان و معاویه را به حکومت رساند به خدایی قبول ندارم . کفریات رافضیهای حجتیه بیش از آن است که در این نوشتار آورده شود و برای تفصیل بیشتر درباره کفریات آنان می توانید به کتابهای ذیل مراجعه کنید : فروع کافی، اصول کافی، تهذیب الاحکام، من لایحضره الفقیه، اسرار آل محمد، روضه کافی، الفصول المهمة، انوار نعمانیة، عیون اخبار الرضا، بحار الانوار، کشف الاسرار خمینی، فیض کاشانی، جلاء العیون، حلیة المتقین، مفتاح کفعمی ،حقیقت وحدت در دین از یعسوب الدین انسان از مرگ تا برزخ،و... با بررسی کتب معتبر شیعه می توان به این نتیجه رسید که رافضیهای سبائیه که در حال حاضر بنام حجتیه از آنها یاد می شود و خامنه ای و سایر سردمداران رژیم از همان قماش محسوب می گردند، دارای عقاید کفر آمیز می باشند اگرچه سعی بر آن دارند تا به پیروی از اصل تقیه عقایدشان را حتی الامکان مخفی نگاه دارند و همین امر باعث شده است تا بسیاری از نا آگاهان فریب ظاهر آنان را بخورند غافل از آنکه ﴿یقولون بأفواههم ما لیس فی قلوبهم ﴾ ایشان با دهان چیزی می گویند که در دلشان نیست و گفتار و کردارشان با هم نمی خوانند. بنابراین تنها راه دانستن اعتقادات واقعی رافضیها بررسی متون کتابهای شیعه است. لازم بیاد آوری است که سردمداران رژیم ولایت فقیه ایران نمی توانند خودشان را مبّرا از عقاید کفر آمیز کتابهایشان قلمداد کنند؛ چرا که برخی از این کتابها از قبیل: اسرار آل محمد و روضه کافی و غیره چندین بار در ایران چاپ و در سطح وسیعی پخش شده اند و مراجع تقلید اهل تشیع مانند آقایان نجفی مرعشی و گلپایگانی بر کتاب روضه کافی و دو تن دیگر از مراجع تقلید بر کتاب اسرار آل محمد، تقریظ نوشته اند .رافضیها یعنی تشیع صفوی چون از نظر بنیادی اسلام را قبول ندارند بدین خاطر اساس اسلام و خدمت گزاران به اسلام یعنی قرآن و آبروی پیامبر و صحابه را هدف حملات خود قرار داده و لبه تیز خنجر خون آلود شان را متوجه اهل سنت ساخته اند و بطور کلی دارای عقاید زیر می باشند :1- خلفای راشدین و سایر اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم را بجز سه نفر و یا حداکثر ده نفر کافر و مرتدمی دانند. نگاه کنید: اسرار آل محمد،روضه کافی و... 2-اختلاف با اهل سنت را واجب و خون و مال سنی ها را مباح و منکر خلافت بلا فصل علی را کافر می دانند. وسائل شیعه: 463/18،بحارالانوار 231/27، انوار نعمانیه 264/2 مطبوعه تهران، عیون اخبار الرضا 275/1چاپ تهران،الفصول المهمة ص225 چاپ قم.3-قرآن را تحریف شده می دانند.فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب از شیخ نوری طبرسی،مقدمه البرهان ص 49 انوار نعمانیه 357/2،اصول کافی26/1 4-قائل به غیب دانی ائمه می باشند و معتقدند که ائمه از آنچه که بوده و می شود ( کان و ما یکون ) با خبرند، ومی گویند:مقام ائمه از انبیا و حتی از پیامبران اولوالعزم مانند: ابراهیم، نوح، موسی و عیسی علیهم السلام، هم به درجه ها بالاتر و برتر است.! شبهای پیشاور ص473،الحکومة الاسلامیة خمینی ص52،حیات القلوب2/3مطالب فوق فهرستی از عقاید رافضیها است و همانطور که یاد آور شدیم برای تفصیل بیشتر و درک واقعیتها لازم است که به کتابهای معتبر شیعه مراجعه کنید تا از اراجیف و گزافه گوئیهای آنان کاملاً با خبر شوید.با بررسی اعتقادات شیعه، این امر به خوبی فهمیده می شود که چرا مراجع به اصطلاح تقلید از استخدام شدن اهل سنت در پستهای کلیدی جلوگیری می نمایند و حق و حقوقی برای فرد سنی قایل نیستند: زیرا از نظر آنان اهل سنت ذمی محسوب می شوند و در ردیف کافرها قرار دارند و این مسئله در توضیح المسائل خمینی -چاپ قدیم- در فصل اشیای گمشده به صراحت ذکر شده است. جای تعجب است که دشمنان قسم خورده اهل سنت رافضیهای ایران با تمام قوا در صدد نابودی ما بر آمده اند و علیه اعتقادات و هستی ما دست بکار شده اند و ما را با القاب ناصبی و عامّه یاد می کنند و در کل ما را مسلمان نمی دانند و می گویند: ”إنهم کفار أنجاس بإجماع علماء االشیعة الامامیة!و إنهم شر من الیهود والنصاری ! و إن من علامات الناصبی تقدیم غیر علی علیه فی الامامة!“”آنها اهل سنت به اجماع علمای شیعه امامی کافر و نجس هستند و از یهود ونصاری بدترند!از علامات ناصبی این است که غیر علی را در امامت بر او مقدم دارد!.“انوار نعمانیه 206و207 به نقل از اهل بیت از خود دفاع می کنند.ولی با وجود این برخی از روحانی نمایان سنی نما دم از تفاهم و سازش و وحدت می زنند! چرا؟ چون ذهنیت سازش که از سم پاشیهای رژیم صفویه است در آنان کارگر افتاده و ولایت سالاران از همان ابتدا سعی بر آن داشته اند تا حساسیتها را نسبت به صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم از میان بردارند تا از واکنش مصون بمانند و اگر کسانی هم از خود واکنش نشان دهند با چماق مخالفت سنی نمایان و انواع بر چسبها مواجه گردند تا بدون درنگ قلع و قمع و یا وادار به تسلیم و عقب نشینی از موضع بر حق خود شوند. واقعیت آن است که ما با تشیع صفوی و رافضیها اختلاف در اصول داریم؛ ما به قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم و جانشینی بر حق ابوبکر صدیق و ایمان و صداقت صحابه،باور داریم،و رافضیها منکر آنها می باشند. ما به کلام پاک خدا قرآن که از ایمان و اخلاص اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم و پاکی عایشه صدیقه ام المومنین رضی الله عنها ،سخن می گوید، ایمان داریم و ایشان به قرآن موجود ایمان ندارند و از روی تقیه آن را می خوانند و بر خلاف فرموده خدا از ارتداد اصحاب پیامبر دم می زنند و رکیک ترین الفاظ را نسبت به همسر رسول خدا بر زبان می رانند و معتقدند که مهدی وقتی ظهور کند عایشه را از قبر بلند کرده و او را شلاق می زند!(العیاذ بالله) تفسیر صافی فیض کاشانی ج2/ ص 108 (مطبوعه ایران چاپ جدید)پس با این وجود ما نمی توانیم با تشیع صفوی تفاهم و وحدت داشته باشیم؛ چرا که تفاهم در صورتی است که فقط اختلاف نظر وجود داشته باشد،و توهین به مقدسات مذهبی بیش از یک میلیارد مسلمان اهل سنت اختلاف نظر نیست بلکه عداوت و دشمنی است و این دشمنی از ناحیه آنان شروع شده است و همه روزه در عمل و گفتار به آن دامن می زنند و ما از آنان بجز توهین و تفرّق روز افزون چیزی نمی بینیم و نمی شنویم. چرا ما اهل سنت به برحق بودن اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم و صداقت ایشان،باور داریم؟این یک امر واضح و روشن است چون اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم همواره در سفر و حضر در کنار آنحضرت و یار و یاور ایشان در دعوت و جهاد بودند و بعد از رحلت رسول خدا،همین اصحاب بودند که از مکتب رسالت پاسداری کردند و در راه پیشرفت اسلام قربانیها دادند و پرچم اسلام را در اقصی نقاط جهان به اهتزاز در آوردند، پس دشمنی با اصحاب و معاذ الله مرتد دانستن آنان، در واقع دشمنی و مخالفت با رسول خدا و توهین به رسالت پیامبر است و این مطلب را می رساند که دستاورد آنحضرت در تمام بیست و سه سال زندگی رسالت و دعوت فقط سه نفر و یا حداکثر و براستی چنین اعتقادی جز ضلالت و گمراهی چیز دیگر نیست و توهین کنندگان به پیامبر و یارانش سر انجامی جز آتش جهنم ندارند چنانچه خداوند فرموده است:(و من یشاقق الرسول من بعد ما تبین له الهدی و یتّبع غیر سبیل المومنین نوله ما تولی و نصله جهنم و ساءت مصیرا) نساء 115(کسی که با پیغمبر دشمنانگی کند،بعد از آنکه راه هدایت از راه ضلالت برای او روشن شده است،و راهی جز راه مومنان در پیش گیرد،او را به همان جهتی که به دوزخ منتهی می شود و دوستش داشته است رهنمود می گردانیم و به دوزخش داخل می گردانیم و می سوزانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است)علاوه بر آن خداوند در قرآن صحابه را به نیکی یاد کرده و آنان را ستوده و با صراحت تمام خشنودی خویش را از ایشان و پیروان ایشان اعلام داشته و فرموده است:(والسابقون الأولون من المهاجرین والأنصار والذین اتبّعوهم بإحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه ) توبه 100پیشگامان نخستین مهاجران و انصار،وکسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را بخوبی پیمودند، خداوند از آنان خشنود است و ایشان هم از خدا خشنودند.(لقد رضی الله عن المومنین إذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم فأنزل السکینة علیهم و أثابهم فتحا ًقریباً ) فتح 18 (خداوند از مومنان راضی گردید همان دم که در زیر درخت با تو بیعت کردند خدا می دانست آنچه را که در درون دلهایشان از صداقت و ایمان واخلاص و وفاداری به اسلام نهفته بود،لذا اطمینان خاطری به دلهایشان داد،و فتح نزدیکی را گذشته از نعمت جاودانگی آخرت پاداششان کرد.)(محمد رسول الله و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعاً سجدا یبتغون فضلاً من الله ورضوانا)فتح 29(محمد فرستاده خدا است، کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سر سخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند ایشان را در حال رکوع و سجود می بینی آنان همواره فضل خدای را می جویند و رضای او را می طلبند)(والذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل الله والذین آووا و نصروا أولئک هم المومنون حقاً لهم مغفرة ورزق کریم) انفال74(بیگمان کسانی که ایمان آورده اند ومهاجرت کرده اند و در راه خدا جهاد نموده اند،وهمچنین کسانی که پناه داده اند و یاری کرده اند هر دو گروه آنان حقیقتاً مومن و با ایمانند- و تار و پود جاودانه پرچم اسلام اند- و برای آنان آمرزش گناهان از سوی یزدان منان و روزی شایسته در بهشت جاویدان است)با توجه به آیات بی شماری که در وصف اصحاب آمده که برخی از آنها بطور یاد آوری ذکر گردید،و همچنین رسول خدا صلی الله علیه وسلم یارانش را ستارگان این امت دانسته و آنان را راهنمای سایر مسلمانان و جامعه بشریت معرفی کرده و فرموده است:”أصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم“ مسلماً هیچ مسلمان واقعی و با ایمانی، هرگز این اجازه را به خود نمی دهد که کوچکترین توهین به ساحت مقدس یاران با وفای پیامبر صلی الله علیه وسلم روا دارد تا چه رسد به اینکه آنان را مرتد وخارج از دایره اسلام بداند،مگر شیعیان صفوی و رافضیها یهودی منشی که از اسلام بویی نبرده اند ولی صبغه و ظاهری اسلامی به خود گرفته اند تا تخم نفاق و تفرقه را درمیان امت پرورش دهند و حقد و کینه یهودی گری خویش را از این طریق فرو نشانند.اکنون بصورت فشرده و مختصر به این موضوع فکر کنید که آیا جنگ با رژیم ستمگر ولایت فقیه ایران جایز است؟
۱۳۸۷ اردیبهشت ۳, سهشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر