۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

به ده نشینان می گویم

به ده نشینان می گویم
به ده نشینان می گویم
به کدامین جرم کشته می شوید؟
به کجا پناه می برید؟
خانه هایتان را به کی می گذارید؟
فرار از کی؟
فرار تا کی ؟
ولی جوابی ندارند !!
ساکت و حیران به سویم می نگرند
چون کالبد بیروح
ترسیده و رنگ پریده
آنها تا هنوز ندانسته اند
هر کی از بیم مرگ فرار کرد
به مرگ ذلت محکوم شد
آنها هنوز ندانسته اند
اگر هر یکی سنگی بردارد
و از بام خانه اش
به سوی آن غول پرتاب کند
زیر سنگها دفنش می کنند
ده اش را نجات می دهند ***
ستمدیده ها ! خدا با شماست
به شرط آنکه شما با خدا باشید
ولی بدانیدخدای غیور،
با ذلیل دوستی نمی کند
ترسوی جبون را به دوستی نمی گیرد
شعر از : مهندس حکمتیار

هیچ نظری موجود نیست: