آسانسور یا سانسور؟
ابراهیم نبوی
اول فکر کردم حرف " آ" موقع نوشتن جمله آقای الهام که گفته است " مخالفت با سانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." از اول کلمه سانسور یا افتاده است و یا سانسور شده است و در حقیقت جمله اصلی این بوده که " مخالفت با آسانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." اما هرچه فکر کردم، دیدم دولت احمدی نژاد خودش برای اینکه در عرض دو دقیقه یک دربان را از طبقه همکف به طبقه بیستم برساند و وزیر کند، احتیاج به " آسانسور" دارد، برای همین مطمئن شدم که دولت نهم ممکن است با خیلی " چکمه" و " فاق کوتاه شلوار" و " قلیان" و " کوکاکولا" و خیلی چیزهای دیگر مخالف باشد، اما تا امروز مخالفتی با " آسانسور" نکرده است، به همین دلیل برخی دلایل احتمالی دولت نهم در جمله سخنگوی دولت مبنی بر این که « مخالفت با سانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." به عرض می رسد. 1) قبلا نشریات مخالف وجود داشت و سانسور می شد، در حال حاضر چون نشریات بکلی تعطیل می شود، دیگر لزومی ندارد سانسور شود.2) قبلا نویسندگان مقاله می نوشتند و سانسور می شد، در حال حاضر بازجویی می شوند و هرچه بنویسند، اشکالی ندارد و سانسور نمی شود.3) قبلا دهها نویسنده در ایران زندگی می کردند که به همین دلیل نوشته های شان سانسور می شد، در حال حاضر بخش وسیعی از کسانی که سانسور می شدند، در کشورهای دیگر زندگی می کنند و طبیعتا سانسور نمی شوند.4) در گذشته سردبیرهایی بودند که برای حفظ روزنامه شان بعضی چیزها را سانسور می کردند، تا بعضی چیزها را منتشر کنند، حالا آن سردبیرها سانسور نمی کنند، چون لازم نیست چیزی را که وجود ندارد، حفظ کنند.5) در دولت گذشته، نویسندگان برای اینکه مجازات نشوند، خودشان را سانسور می کردند، الآن موضوع فرق می کند، چون در هر حال مجازات می شوند.6) در دولت گذشته تعدادی روزنامه دولتی وجود داشت مثل ایران و همشهری و غیره که بعضی مقالات را با سانسور منتشر می کردند، الآن این روزنامه ها اصولا چیزی را منتشر نمی کنند که نیاز به سانسور داشته باشد.7) قبلا سردبیران از ترس قوه قضائیه مقالات نویسندگان را سانسور می کردند، الآن دیگر کسی از قوه قضائیه نمی ترسد، بلکه وحشت می کند.نتیجه گیری اخلاقی: برای اینکه مقاله ای سانسور شود، اول باید وجود داشته باشد، چیزی را که وجود ندارد، نمی توان سانسور کرد.
ابراهیم نبوی
اول فکر کردم حرف " آ" موقع نوشتن جمله آقای الهام که گفته است " مخالفت با سانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." از اول کلمه سانسور یا افتاده است و یا سانسور شده است و در حقیقت جمله اصلی این بوده که " مخالفت با آسانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." اما هرچه فکر کردم، دیدم دولت احمدی نژاد خودش برای اینکه در عرض دو دقیقه یک دربان را از طبقه همکف به طبقه بیستم برساند و وزیر کند، احتیاج به " آسانسور" دارد، برای همین مطمئن شدم که دولت نهم ممکن است با خیلی " چکمه" و " فاق کوتاه شلوار" و " قلیان" و " کوکاکولا" و خیلی چیزهای دیگر مخالف باشد، اما تا امروز مخالفتی با " آسانسور" نکرده است، به همین دلیل برخی دلایل احتمالی دولت نهم در جمله سخنگوی دولت مبنی بر این که « مخالفت با سانسور، ویژگی برجسته دولت احمدی نژاد است." به عرض می رسد. 1) قبلا نشریات مخالف وجود داشت و سانسور می شد، در حال حاضر چون نشریات بکلی تعطیل می شود، دیگر لزومی ندارد سانسور شود.2) قبلا نویسندگان مقاله می نوشتند و سانسور می شد، در حال حاضر بازجویی می شوند و هرچه بنویسند، اشکالی ندارد و سانسور نمی شود.3) قبلا دهها نویسنده در ایران زندگی می کردند که به همین دلیل نوشته های شان سانسور می شد، در حال حاضر بخش وسیعی از کسانی که سانسور می شدند، در کشورهای دیگر زندگی می کنند و طبیعتا سانسور نمی شوند.4) در گذشته سردبیرهایی بودند که برای حفظ روزنامه شان بعضی چیزها را سانسور می کردند، تا بعضی چیزها را منتشر کنند، حالا آن سردبیرها سانسور نمی کنند، چون لازم نیست چیزی را که وجود ندارد، حفظ کنند.5) در دولت گذشته، نویسندگان برای اینکه مجازات نشوند، خودشان را سانسور می کردند، الآن موضوع فرق می کند، چون در هر حال مجازات می شوند.6) در دولت گذشته تعدادی روزنامه دولتی وجود داشت مثل ایران و همشهری و غیره که بعضی مقالات را با سانسور منتشر می کردند، الآن این روزنامه ها اصولا چیزی را منتشر نمی کنند که نیاز به سانسور داشته باشد.7) قبلا سردبیران از ترس قوه قضائیه مقالات نویسندگان را سانسور می کردند، الآن دیگر کسی از قوه قضائیه نمی ترسد، بلکه وحشت می کند.نتیجه گیری اخلاقی: برای اینکه مقاله ای سانسور شود، اول باید وجود داشته باشد، چیزی را که وجود ندارد، نمی توان سانسور کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر